اوٌلین کارخانه صنعتی یزد به سادگی تاسیس نشد ابتدا زمزمه لزوم صنعتی شدن شهر یزد ، به خصوص در بخش نخریسی و پارچه بافی به گوش می رسید ؛ و هردو گروه سیاسی - اقتصادی طرفدار رضا شاه از یک طرف ، و طرفدار سید ضیاء الدین طباطبائی از طرف دیگر ، با این امر موافق بودند . تصور می رفت با شکست سید ضیاء در صحنه سیاست و عداوتی پنهانی که رضا شاه با برخی از یزدیان و در نتیجه با شهر یزد داشت این امر به زودی صورت نگیرد . امٌا دکتر طاهری ، نماینده یزد در مجلس شورای ملٌی که نفوذ قابل توجهی هم در دستگاه های اداری حکومت رضا شاه داشت ، به یاری تجٌار ترقیخواه و اقتصاد گرای یزدی آمد و به کمک بانک ملٌی شرکتی در اسفند 1305 ، با سرمایه اولیه 250 هزارتومان ، برای ایجاد کارخانه ی نساجی تاسیس کردند . کار شکنی های طرفداران سید ضیاء ( که از جمله در شهر شایع کرده بودند که با ایجاد این کارخانه در آمد زنانی که از راه نخریسی امرار معاش می کنند و قابل استخدام در کارخانه نیستند تا عمده فروشان و خرده فروشان نخ مختل خواهد شد ، و... ) سبب بیم بانک ملٌی شده خود را از شراکت با این گروه کنار کشید . امٌا تجٌار بنیانگذار کارخانه ، به ویژه حاج ملک التجار به عنوان سرمایه گذار اصلی ، که از طرفی کارخانه را سفارش داده بودند و از طرف دیگر قطعه زمین بسیار وسیعی از زمین های سردوراه ، در شرق کوچه بیوک را به آن اختصاص داده با هزینه ای قابل توجٌه ساختمان کارخانه را شروع کرده بودند ؛ عملا" و به هرقیمت مجبور به ادامه کار بودند ؛ و به منظور تاثیر پذیری کمتر از افکار عمومی تخریبی ، امیرخان کور اوغلی را که اصالتا" تبریزی و به چنین حرف هائی بی اعتناء بود به مدیریت شرکت انتخاب کردند .
کار خانه اسما" ، و در حالی که هنوز واقعا" آماده نیود ،در روز 24 اسفند (زاد روز رضا شاه ) 1313 افتتاح شد و از ابتدای سال 1314 به تدریج به راه افتاد ؛ و فضای شهر را به سوی مدرنیزاسیون سوق داد ( تاریخ رسمی افتتاح آن در برخی از منابع سال 1312 آمده است ) :
- برخی دیگر از تجٌار شهر یزد ، به ویژه تجٌاری که اصالتا" غیر یزدی و بی اعتناء به « حرف مردم » ( کنترل اجتماعی ) در این شهر بودند ؛ مثل حاج ابو القاسم گرجی ( که اصالتی گرجستانی داشت ) و حسینعلی هراتی ( که اجدادش از منطقه هرات افغانستان به محلٌه های شمال و شمال شرقی یزد مهاجرت کرده بودند ) نیز به فکر تاسیس کارخانه هائی صنعتی افتادند .
- ساختمان زیبای کارخانه به موقعیت آن و پرستیژش افزوده بود
- نام و شهرت و تبلیغات کارخانه سبب شد حتی افرادی از خاندان های بزرگ یزد که هیچگاه حاضر به کارگری نسٌاجی دستی نشده بودند چون یک کارگر ساده ، و در هر حال پیشگام در پیشرفت شهر و جامعه خود در آن مشغول به کار شوند .
- بازده سریع کارخانه از همان ابتدا بر تمام شایعاتی که توسط مخالفان ، یعنی طرفداران سید ضیاء و امثال ایشان ، به راه افتاده بود خط بطلان کشید و به زودی ( تا سال 1317 )
هرسهم 100 ریالی آن در بازار به 2000 ریال معامله شد .
دارای دو موتور ، یکی به قدرت 440 و دیگری به قدرت 250 اسب بود
و به زودی :
سرمایه شرکت از 250 هزار تومان به 507 هزار تومان افزایش یافت
شماره دوک های آن از 4200 دوک اولٌه به 7000 دوک رسید
نخ های نمره ده تا نمره 60 آن بازاری گسترده یافت
نخ های مرسوریزه ( برٌاق ) آن نیز طالبانی کافی یافتند .
و حال ( 1346 ) :
مقدار محصول : هفتصد بوقچه
بازار مواد اولیه : مشهد - نیشابور - سبزوار
تعداد کارفرما : پنج نفر
تعداد کارگر : در حدود 700 نفر
تعداد سهام شرکت : 33462 سهم
تعداد دوک : 10640 دوک
قدرت موتور : هزار اسب *
* علیرضا آیت اللهی : تحقیق از آقا میرزا جواد آیت اللهی و ویرایش از اینجانب است با ذکر اینکه کارخانه اقبال در تولید حدود 4500 تن نخ پنبه ، و 2670 تن خامه قالی در حوالی سال 1350 در شهر یزد نقشی اساسی ایفاء مینموده است .